مای هیرو اکادمی[پارت۹۱]
*صبح ساعت 5:30*
*از زبان یورو*
یورو''ایزاوا سنسه خوابم میاد
آیزاوا''باید نخوابی
یورو''*اوفتادن روی زمین*
آشیدو''یورو*بلند کردنش*
بعد به باکوگو گفت که توپ پرتاب کنه وقتی پرتاب کرد خیلی دور شد اما برای آیزاوا سنسه و بچه ها کلاس کم بود وقتی هم پرتابش کرد گفت برو بمیر
ذهن میدوریا/یورو''برو بمیر
بعد باید کوسه هامونو تقویت کنیم و همه هم شروع به این کار کردن حالا من دارم به در دستشویی نگاه میکنم تا این آئویاما بزنه بیرون
آیزاوا''یورو تو چرا هیچی کاری نمیکنی
یورو"چه کنیم
*از زبان یورو*
یورو''ایزاوا سنسه خوابم میاد
آیزاوا''باید نخوابی
یورو''*اوفتادن روی زمین*
آشیدو''یورو*بلند کردنش*
بعد به باکوگو گفت که توپ پرتاب کنه وقتی پرتاب کرد خیلی دور شد اما برای آیزاوا سنسه و بچه ها کلاس کم بود وقتی هم پرتابش کرد گفت برو بمیر
ذهن میدوریا/یورو''برو بمیر
بعد باید کوسه هامونو تقویت کنیم و همه هم شروع به این کار کردن حالا من دارم به در دستشویی نگاه میکنم تا این آئویاما بزنه بیرون
آیزاوا''یورو تو چرا هیچی کاری نمیکنی
یورو"چه کنیم
۳۱۰
۰۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.